امروز جمعه 02 آذر 1403 http://ravan.cloob24.com
0

مقدمه:

خشونت را باید موضوعی مبهم تلقی کرد که برخلاف اجماع نظری در رد و انکار آن،در حیات اجتماعی انسان، گستره ای بس وسیع دارد. انسان ها طی سالیان طولانی از خشونت، آسیب دیده و متضرر شد ه اند؛ با این وجود بشر همواره خشونت را تحمل یا اعمال نکرده است. لحظاتی ممتاز در تاریخ به چشم می خورد که آدمی به خشونت خود نسبت به همنوعش اطلاع یافته و در صدد پیداکردن راهی برای غلبه بر آن برآمده است. آنچه امروزه نگرانی جوامع مختلف را باعث شده است، همانا وسعت و گسترش روز افزون خشونت است؛ کمتر روزی پیش می آید که رسانه ها ستون های چندی از صفحات خود و یا بخش هایی از اخبار خود را به شرح اعمال خشونت آمیز اختصاص ندهند. همه روزه شاهد ارتکاب رفتارهای خشونت آمیز در سطح فردی و اجتماعی هستیم. افزایش نرخ قتل، ضرب و جرح، تجاوز، نزاع، گسترش جنگ ها و نزاع های داخلی، درگیری های قومی و مذهبی، و شورش های اجتماعی همگی نشان دهنده این واقعیت است که سطح گرایش به خشونت همه روزه در حال افزایش و تغییر الگو است(پور افکاری،1387). تا یک دهه پیش، زمانی که درباره خشونت صحبت می شد، ذهن افراد عمدتاً معطوف به برخی گونه های خاص از خشونت، نظیر خشونت علیه زنان و یا خشونت علیه کودکان می گشت؛ اما امروزه دیگر صحبت از یک یا چند گونه ی خاص از خشونت معنادار نیست. آنچه امروزه توجه همگان را به خود معطوف نموده گسترش خشونت در تمامی اشکال و مظاهر آن است. حال این سؤالات به ذهن خطور می کند که اصولاً خشونت چیست؟ چه عواملی در شکل گیری خشونت دخیل اند؟ راهکار های مقابله با خشونت کدامند؟ این پرسش ها تنها بخشی از سؤالاتی است که در نگاه نخست ممکن است در ذهن ما پیرامون مسئله خشونت شکل بگیرد؛ پاسخ به این سؤالات می تواند مسیری را ترسیم نماید که حرکت در آن مسیر، در نهایت ما را به جایگاهی می رساند که با شناخت صحیح عوامل مؤثر در گرایش به خشونت، قادریم راهکارهایی را برای مقابله با آن ارائه کنیم.

0

تشویق کودکان یکى از راههاى تقویت مثبت افزایش رفتار در کودکان است اما استفاده از تشویق نادرست نه تنها مارا به نتیجه دلخواه نمى رساند بلکه همان انگیزه درونى اولیه کودک براى انجام کار درست را نیز متزلزل مى نماید.

انواع خطاهاى تشویقى:

١. تشویق کنایه آمیز مثال: چى شده انقدر غذاتو تمیز خوردى؟ /چى میشه همیشه اینجورى تمیز غذا میخوردى؟(که این نوع تشویق منجر به خاموشى رفتار درست کودک خواهد شد).

٢. تشویق غیر واقعى مثال:اگر درست غذاتو بخورى میبرمت پارک و سپس وعده پارک به فراموشى سپرده شود(که این نوع تشویق هم به خاموشى رفتار درست مى انجامد).

٣. تشویق اغراق آمیز مثال: تو بهترین نقاش دنیایى(در اینجا راه درست آنست که تلاش کودک ستایش شود نه آنکه به نادرست مبالغه آمیز رفتار شود چراکه اگر شکست در مراحل بعدى رخ دهد تبعات سنگینى براى روان کودک به همراه خواهد داشت).

0

علل هراس از مدرسه کودک به جزییات همه قوانین و مقررات مدرسه واقف نیست و تهدید و ترساندن او می‌تواند مشکل‌آفرین باشد بنابراین هرگز به او نگویید: «اگر غذا نخوری به معلمتان خواهم گفت.»
هراس از مدرسه، ترس شدیدی است که فقط در مورد مدرسه وجود دارد و کودک در مکان‌های دیگر می‌تواند دوری از مادر را تحمل کند. این ترس می‌تواند از بخش خاصی از مدرسه، عملکرد تحصیلی یا محیط مدرسه یا در اثر تجربه اتفاق‌های ناخوشایند، مانند آزاردیدن از دوستان در مدرسه یا مشکلاتی در مسیر خانه تا مدرسه باشد. در این موارد پی بردن به علت هراس، برای اقدام‌های درمانی ضروری است.

راه‌حل هراس از مدرسه برای اینکه ترس فرزندمان را از درس و مدرسه از بین ببریم، می‌توانیم از روش‌های زیر کمک بگیریم:

0

فروپاشی خانواده به عنوان تهدید اجتماعی به صورت فزاینده، نابهنگام و برخلاف انتظار، در اثر ناکامی برخی از عناصر تشکیل دهنده خانواده در ایفای نقش بایسته اجتماعی خود اتفاق می­افتد، به همان میزان که طلاق و ناهنجاری­ها در زندگی­ها رو به افزایش است آثار و پیامد اجتماعی آن نیز هر روز بیش از گذشته حیات جامعه را تهدید می­کند و به ناامنی­ ها دامن میزند، رویارویی با این خطر، نظر خواهی از قرآن و عترت پیرامون علل و اسباب گسستگی روابط خانواده را اجتناب ناپذیر می نماید. از طرفی در سال‌های اخیر گسترش روزافزون اطلاعات و فضای مجازی تأثیر بسیاری را در ابعاد مختلف بر خانواده نمایان ساخته است. تأثیراتی که در کنار مزیتهای خود، آفت ­های جدی به‌ دنبال داشته و دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی را بر خانواده‌ها تحمیل نموده است. گسترش فضای مجازی و عدم فرهنگ سازی نسبت به نحوه استفاده از آن، موجب کاهش ارتباط والدین با فرزند، مشکلات فزاینده بین همسران، کاهش آموزه‌های دینی در خانواده، ترویج فرهنگ بی‌حجابی و بی‌بند و باری، کم‌رنگ‌شدن حریم‌های دینی در روابط خانوادگی از جمله دستآوردهای این پدیده است.

0

تاریخچه و تعریف شخصیت

تا قبل از دهه 1930 اعتقاد بر این بود که کلیت انسان، موضوع مطالعه علمی می‌باشد، به‌نحوی‌که انسان را علت و معلول جامعه می‌پنداشتند. در این دوره از تاریخچه روانشناسی شخصیت دیدگاه‌های مختلفی چون کومته (1952)، دیلتی (1900)، جیمز (1980) و فروید (1923) مطرح گردیدند. پس‌ازاین دوره، اصلی‌ترین موضوع بحث‌های این حیطه، بر مبنای چیستی و ماهیت انگیزش بنانهاده شد. به عبارت بهتر، موضوع روانشناسی شخصیت به مبانی درونی فعالیت‌های انسانی متمرکز گردید. به دنبال این نهضت، چالشی در خصوص تفاوت‌های بین افراد و لزوم بررسی و اندازه‌گیری آن صورت گرفت که تلاش‌های بسیار زیادی در رابطه با تدوین آزمون‌های عینی شخصیت صورت گرفت.

0

تعریف شخصیت در روانشناسی

شخصیت را بر اساس صفت بارز، یا مسلط یا شاخص فرد نیز تعریف کرده اند و بر این اساس است که افراد را دارای شخصیت برونگرا، یا درونگر و یا پرخاشگر و امثال آن می دانند. نظری اجمالی به تعاریف شخصیت، نشان می دهد که تمامی معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه خاص یافت، بلکه در حقیقت تعریف شخصیت به نوع تئوری و نظریه هر دانشمند بستگی دارد. برای مثال کارل راجرز، شخصیت را یک خویشتنسازمان یافته دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی است. یا آلپورت از شخصیت به عنوان یک مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیت های فردی را جهت می دهد، نام می برد. جی.بی.واتسون پدر رفتارگرایان، شخصیت را مجموعه سازمان یافته ای از عادات می پندارند. اریک اریکسون، روان پزشک و پسیکوآنالیست، معتقد است که رشد انسان از یک سلسله مراحل و وقایع روانی اجتماعی ساخته شده و شخصیت انسان، تابع نتایج آنها است. جورج کلی از روان شناسان شناختی معاصر، روش خاص هر فرد را در جستجو برای تفسیر معانی زندگی شخصیت می داند و بالاخره زیگموند فروید عقیده دارد که شخصیت از نهادخود و فراخود ساخته شده است.

0
هرم مازلو
سلسله مراتب نیازهای مزلو غالباً به صورت یک هرم نشان داده می‌شود. در سطوح پائین‌تر هرم، ابتدائی‌ترین و پایه‌ای‌ترین نیازها و در بالاترین سطح هرم، نیازهای پیچیده‌تر قرار دارند.

مازلو نیازهای اساسی انسان را در یک هرم جای داده است که دارای 5 طبقه است. طبقات پایین‌تر هرم نیازهای حیاتی‌تر و ساده‌تر و طبقات بالاتر نیازهای پیچیده‌تر ولی کمتر حیاتی را نشان می‌دهند. نیازهای طبقه‌های بالاتر فقط وقتی مورد توجه فرد قرار می‌گیرند که نیازهای طبقه‌های پایین‌تر برطرف شده باشند.
هرگاه فردی به طبقه‌ بالاتر حرکت کرد، نیازهای طبقه پایین‌تر چندان مورد توجه اصلی او نخواهد بود.
اگر هم به صورت موردی به یک نیاز در طبقه‌های پایین‌تر احتیاج پیدا کند به صورت موقتی اولویت آن نیاز را بالا می‌برد ولی هرگز به صورت دائمی به طبقه پایین‌تر باز نمی‌گردد. به عنوان مثال یک شخص موفق از لحاظ تجاری که کارش را نیز دوست دارد در صورتی که مبتلا به سرطان شود (نیاز طبقه پایین: سلامتی) وقت و انرژی زیادی را برای بهبود یافتن صرف می‌کند، اما همچنان به کار و موقعیت‌اش به عنوان یک فرد موفق خواهد بالید و احتمالا در صورت توان به کارش باز خواهد گشت. هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو یا به طور خلاصه هرم مازلو، نظریه آبراهام مازلو نظریه پرداز کلاسیک در مورد نیازهای انسان است.
0
مشکلات دوران طولانی عقد و یک راهکار اساسی: چرا دوران عقد طولانی شده؟

از لحاظ کارشناسی حداکثر زمان برای دوران عقد، یک سال است. وقتی این دوران از این حداکثری تجاوز می کند می گوییم که عقد بیشتر از چیزی که باید طول کشیده است. حالا چرا اصلاً این اتفاق می افتد؟
1. مسائل مالی. یکی از مهمترین مسائلی که باعث طول کشیدن دوران عقد می شود نداشتن کار مناسب و نداشتن توانایی مالی برای تهیه خانه، جهیزیه، برگزاری مراسم عروسی و شروع زندگی مستقل است.
2. یک باور غلط. خیلی ها فکر می کنند که دوران عقد، دوران شناخت است و به همین دلیل اصرار دارند که مدتی طول بکشد. این در حالی است که شناخت مربوط به دوران نامزدی است یعنی قبل از اینکه عقد صورت بگیرد.
3. تحصیلات و سربازی. گاهی اوقات پسر تازه سرباز است و یا دختر به تازگی در یک مقطع تازه ای در یک شهر دیگر شروع به تحصیل کرده است. بنابراین عروسی را تا تمام شدن این دوران عقب می اندازند.
4. چشم و همچشمی. متأسفانه تفکر ما در طی دهه های اخیر به سمت تجمل گرایی حرکت کرده است و این مانعی شده برای سر گرفتن زندگی فرزندانمان.

0
در نظریه ­ی آدلر این مفهوم به معنی تلاش برای بهتر از دیگران بودن یا گرایشی خود­پسندانه یا سلطه­ جویانه و یا عقیده ­ای دروغین نسبت به توانایی­ ها و موفقیت­ ها نیست بلکه به معنای تلاش برای رسیدن به کمال است. برتری­ جویی در نظریه­ ی آدلر از احساس حقارتی که ناشی از احساس درماندگی حاصل از تجارب کودکی است، ریشه می­ گیرد و این دو از یکدیگر جدایی­ ناپذیرند (شولتز[1]، 1977، ترجمه ­ی خوشدل، 1388).
0

امروزه به مدد کتابهای روانشناسی کودک، انواع بازی برای کودکان از بدو تولد وجود دارد که با توجه به سن کودکان، این نوع بازی‌ها طبقه‌بندی می‌شود، این بازی‌ها حتی برای کودکان 3 ماهه متفاوت از 4 ماهه است.

با توجه به این مسئله درمی‌یابیم که بازی چه نقش مهمی در زندگی کودکان ایفا می‌کند، به گونه‌ای که می‌توان بازی را شکل دهنده شخصیت کودک دانست، اگر تحلیل دقیقی بر روی بازی کودکان در خردسالی داشته باشیم می‌توانیم تا حد زیادی شخصیت او را در بزرگسالی بیابیم. خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس و وحشت و عدم اعتماد به نفس در بزرگسالان جزو مواردی هستند که در بازی‌های کودکانه این افراد قابل کشف است و اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری روبه‌رو خواهند شد. از بازی کردن کودک خود جلوگیری نکنید. زیرا در بازی، کودک توانایی ارتباط جمعی با دنیای اطراف خود را پیدا کرده و قادر به حل مشکلات کوچک و بزرگ خود خواهد بود.

با توجه به زندگی ماشینی امروز و خانه‌هایی که روز به روز کوچکتر می‌شوند، نیازمند یافتن بازی‌های مناسب در آپارتمان‌ها هستیم. هرچند هیچ کدام از این نوع بازیها جایگزین بازی در فضای باز نمی‌شود روانشناسان معتقدند اثرات بازی‌ها در فضای باز به مراتب بیشتر از بازی‌ها در فضای بسته است. متاسفانه امروزه بازی‌های کامپیوتری چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هر گونه بازی فکری و بدنی بازمانده‌اند و مانع ارتباط جمعی کودک می‌شوند. یکی از اثرات بد بازی‌های کامپیوتری چاقی مفرط کودکان است که به علت نشستن مداوم در مقابل تلویزیون یا کامپیوتر به وجود می‌آید. بعضی از بازی‌های کامپیوتری که جنبه فکری و سرعت عمل دارند در زمانهای محدود برای بچه‌ها مناسب هستند ولی استفاده بیش از حد از این بازی‌ها نه تنها کمکی به آنها نمی‌کند بلکه تا حدی باعث عصبی و کم حوصله شدن کودکان نیز می‌شود، به همین دلیل استفاده از این باز ی‌ها باید کنترل شده و در زمانهای خاصی باشد.

بازی کردن کودکان به رشد اجتماعی و عاطفی آنها کمک می‌کند. کودک با دنیا واقعی، زیبایی و زشتی‌های آن آشنا می‌شود و کم‌کم می آموزد که با همیاری و مشارکت کارهایش را پیش ببرد. کودک با بازی کردن، می‌آموزد که مسئولیت‌پذیر باشد و راه‌هایی برای بروز بیان اعتقادات و احساسات خود می‌یابد.